خلاصه سمینار خانم ها الهه حسینی و شیما اصلانی مهر- قسمت دوم
راپاپورت در تدوین کتاب خود فعالیت بین رشته ای ناب و اصیلی را به یاری جغرافیا ، قوم شناسی ، معماری و جامعه شناسی برای تبیین مفهوم سکونت به نمایش گذاشته است . وی با روش انسان شناسانه ی خود چگونگی ارتباط بین انسان و محیط را به خوبی مورد کاوش قرار می دهد .
کتاب او یک جانبه نگری های جبر انگارانه را که اقلیم ، مصالح ، تکنولوژی ، اقتصاد و یا مذهب را عامل توضیح فرم خانه می دانند مورد چالش قرار داده ونقش صرفا " تاثیر گذار بر فرم" را برای آنها قائل می شود . در عوض نقش" تعیین کننده فرم" را به عامل اجتماعی-فرهنگی سپرده و این موضوع را به خوبی به اثبات رسانده و به شیوایی توضیح می دهد.
آنچه در تعیین فرم یک خانه مهم است نیازی که به وسیله آن فرم رفع می شود نیست ، بلکه آن گونه رفع نیاز است که فرم راتعیین می کند.
اهمیت این کتاب وقتی بیشتر می شود که بدانیم انبوه سازی ها و شهرک سازی ها و راه حل های آمایشی سکونت در کشور ما فاقد هرگونه دیدگاه فرهنگی – اجتماعی بوده و با این موضوع کاملا بیگانه اند، در نتیجه فعالیت مسکن سازی در ایران به خودی خود فعالیتی هویت زدا و تخریب کننده ی فرهنگ و زندگی اجتماعی ما است . (مقاله به سوی انسان شناسی خانه- مجله آبادی شماره 36- ص11 )
تئوری های متفاوت در مورد خانه :
هدف: تشخیص نیروهای اثر گذار بر خلق فرم خانه می باشد .
ظواهر مادی تاثیر گذار بر فرم : اقلیم - نیاز اولیه به سر پناه – مصالح – فناوری – موقعیت مکانی و ظواهر اجتماعی موضوع : شامل اقتصادی ، نظامی و مذهبی .
اقلیم و نیاز به یک سر پناه :
نقش تعیین کننده اقلیم در خلق فرم غیر قابل انکار است .
وابستگی فرهنگی اقلیم
نظریه علیت اقلیم : مشغولیت اولیه انسان نخستین ایجاد سر پناه بوده است و در نتیجه جبر اقلیم ، فرم تعیین می شده است .
معماری متاثر از فرهنگ - مراکش
بر اساس این تظریه : ما خانه می سازیم تا آب و هوای ثابتی را در درون آن خفظ کنیم و هوای بد را در خارج از ساختمان نگاهداریم.
سر پناه اهمیت فوق العاده ای برای انسان دارد. سر پناه نخستین جایگاه را در نبرد لاینقطع زندگی دارد.
مثال نقض : چرا در یک مکان واحد خانه های حیاط دار و انواع دیگر خانه با هم تولید میشوند؟
در یونان هم خانه های حیاط دار هم خانه های مگارون
ساختن خانه یک عمل طبیعی و جهانی نیست - در جنوب شرقی آسیا / امریکای جنوبی / استرالیا قبایل بی خانه هم وجود دارند.
ممنوعیت مذهبی و تابوها عدم سهولت و پیچیدگی به همراه می آورند و پا را فراتر از اجبارهای اقلیمی می گدارند.
بر خلاف آنچه گفته شد ساختمانهای اولیه و بومی انطباق تیپیک و فوق العاده ای با اقلیم داشته اند .
راپاپورت اهمیت متغیر اقلیم را انکار نمی کند - نقش تعیین کننده آن را مورد تردید قرار می دهد . ( همان – ص12 – 14 )
2- مصالح ، ساخت و فناوری :
به تدریج که انسان به فنون ساخت و سازهای پیچیده مسلط می شود فرم ها رشد و شکوفایی پیدا می کنند و تمام فرمها بخشی از فرایند رشد تدریجی هستند که مراحل متوالی گریز ناپذیری دارد .
سرخپوستان پومو که جنوب غربی کالیفرنیا درچادرهایی از جنس پوست به نام تپ زند گی می کنند که فرم کاملا ابتدایی دارد در حالی که برای مراسم ،آنها خانه های آئینی و خانه های دایره ای کامل می سازند . ( همان – ص 15 )
شناخت تکنیک به معنای استفاده مستقیم و گسترده از آن نیست. مصریان باستان با آنکه قوس را شناخته بودند اما از آن استفاده نمی کردند .
ظاهرا آنچه نمادین ( سمبولیک ) است مهمتر از چیزی است که صرفا برای منفعت و استفاده می باشد .( همان-ص 15) گاهی ارزشهای اجتماعی برتر از بهبود فن ساخت و ساز ( تکنیک ) قرار می گیرد.
وقتی مصالح جدید جانشین کاه شد این امر به صورت یک مد درآمد ، چرا که آنچه جدید بود به یک ارزش اجتماعی تبدیل شده بود.
بهتر است به جای آنکه مصالح ، ساخت و ساز و فناوری را به عنوان فاکتورهای تعیین کننده به حساب آوریم آنها را به عنوان جنبه های تغییر دهنده فرم محسوب داریم .(همان-ص15 )
این عوامل در تسهیل و ممکن یا ناممکن گردانیدن بعضی از تصمیمات نقش. ایفا می کنند اما فرم را نه تثبیت و نه تعیین می کنند.
مصالح تفاوتهایی را ایجاد می کنند و بعضی از فرآیندها را غیرممکن می سازند
باید در عوض توجه به اجبارهای یک نظام فرهنگی و فیزیکی به ناممکن های موجود درآن نظام توجه و دقت نظر داشته باشیم. مصالح یکسان فرمهای بیشمار و کاملا متفاوتی را بوجود می آورند .
اما . . . تغییر مصالح صرفا تغییر فرم ایجاد نمی کند . یورت یا چادر مغولی را با پلاستیک به جای پوشش نمدی سنتی ساختند بدون آنکه فرم ظاهری آن را تغییر دهند . (همان-ص16 )
گاه موقعیت ها یا ضرورت های اقلیمی ساختارهای غیر بهینه ای را پیشنهاد می کنند.
گاه دلایل مذهبی یا اجتماعی انگیزه ساختارهای غیر عقلانی را فراهم می کنند. فنون مربوط به ساختارها یا مصالح به تنهایی نمی توانند طبیعت و تنوع فرمهای موجود زا توضیح بدهند. (همان-ص16)
مکان طرح (site) :
عواملی همچون بستر طرح ، کمبود زمین ، طبیعت غالب بر سایت فرم را تحت تاثیر قرار می دهند. ولی هنوز یک تئوری قابل اتکا در مورد مکان طرح به عنوان عنصر تعیین کننده فرم ارائه نشده است
وابستگی و پیوند عارفانه و اسرار آمیز تمدن های اولیه و حتی روستایی به زمین سبب اقدامات پیشگیرانه و اعمال دور اندیشانه ای می گردد که انتقال مکانها از نسلی به نسل دیگر و بقا و ماندگاری مکان را به دنبال دارد .
در هواهوا در مکزیک و در تگزاس تفاوت عمیقی بین منظر مجموعه ، ساختار تجمعات مسکونی و فرم خانه ها وجود دارد
فاصله این دو تنها یک خط مرزی است اما شیوه زندگی – اقتصاد – طبیعت و معنا و مفهومی که به خانه و شهر می دهند بسیار متفاوتند . گویی این مرز یک خط واقعی جداکننده است ! (مقاله به سوی انسان شناسی خانه – مجله آبادی – شماره 37 – ص 31 )
در لیتوانی باور مردم بر این است که نیروهای ذاتی زمین بر زوی صخره ها و تپه ها قدرتمند تر هستند تا در سرزمینهای پست وهموار. مکان استقرار خانه ها در عوض تبعیت از عوارض طبیعی زمین به پیروی از همین باور انتخاب می شوند حفاظت از قبور – انبوه درختان – مکان های تازیخی و چشمه های مقدس یک جنبه مهم و متداول از تاثیر مکان بر نحوه انتخاب محل استقرار خانه است . (همان – ص 31)
مکان بعضی از فرم ها را ناممکن می گرداند
طبیعت مکان طرح را آماده می کند و انسان سازماندهی آن را برای رفع نیاز ها و ارضاء امیال خود انجام می دهد.
مکان آرمانی طرح به اهداف ، ایده آل ها و ارزشهای یک اجتماع انسانی یا یک دوره خاص ارتباط دارد
خوب دانستن یک مکان و انتخاب آن برای سکونت به تعریف فرهنگی ای که از این عبارت داریم بستگی دارد .
(همان-ص32)
دفاع :
عبارت انگیزه دفاعی بیشتر در جستجوی بیانی برای ادراک شکل فشرده بافت های شهری به کار گرفته شده تا برای توضیح فرم سکونتگاههای شخصی .
جزیره کرت : انگیزه فشردگی بسیار زیاد تجمع مسکونی در آن با عبارت دفاع قابل توضیح نیست.بلکه به دلیل غرایز تجمع گرایی و رفتار گروهی در نزد این مردم این فرم بوجود آمده است .(همان-ص32)
در شهر های جزایر یونانی عوامل موثر بر فشردگی و تراکم بافت شهری :
1- کمبود پول 2- کمبود خاک حاصلخیز و ضرورت خفظ آن 3- نیاز به سایه به خاطر وضعیت اقلیمی محل 4- عشق به جمعیت و ... .
( دغدغه دفاعی و بازتاب مذهبی )بر فرم نهایی خانه تاثیر گذار است و نیز می تواند وجهی کاملا نمادین باشد (مانع ها ، پرچین هاوحصارها )
در قبایل مازایی دفاع اهمیت فوق العاده ای دارد اما فرم خاص مسکن مردم قبیله از بینش و باور مردم نسبت به دام وچهارپا ناشی می شود . (همان-ص33)
اقتصاد :
در یک اقتصاد فقیر و در تنگنا تلاش برای بقاء و ادامه حیات و نیاز به بهره برداری حداکثر از منابع موجود تاثیر بسیار عظیم در شکلگیری فرم تجمع مسکونی دارد .(همان-ص34)
قبایل شرق افریقا به دلیل عدم بهره وری از مواهب اقتصادی موجود در محیط وپرورش ناشیانه و غیر اقتصادی چهار پایان
دچار فقر بیشتر اقتصادی شده اند و این تنها به دلیل عدم رها نمودن طریقه مالوف زندگی خود می باشد .
خانه تجلی جهان بینی ها است .مردمانی با نظام ارزشی وجهان بینی متفاوت و مردمانی با نظام اقتصادی مشابه خانه های متفاوتی دارند. نظام اقتصادی اثر تعیین کننده ای بر فرم خانه نمی گذارد . گاهی تعداد خانه های ثروتمند بیشتر از تعداد خانواده های ثروتمند است !!!
عواملی چون : 1- همیاری اجتماعی 2- انگیزه نیکو 3- همبستگی اجتماعی و ... بهره وری اقتصاد ی را تحت تاثیر قرار می دهند .
ترکیب بندی های متعددی از عناصر ضروری اقتصادی در خانه وجود دارد جانمایی اصطبل – زمین باز – انبار – کارگاه – مرغدانی و ... به گونه های متفاوتی صورت می گیرند.
معماری بنای بو می که خاصیت الحاق شوندگی تزایدی و قابلیت انطباق بالادارد سا مانه گرد همایی را شکل می دهد و بناهای سبک گرا با فرمهای خشک و انعطاف ناپذیر سامانه تکه نمودن و قطعه قطعه کردن را بوجود می آورد .
(همان-ص35)
مذهب :
( مذهب ) نوعی جبرگرائی ضد طبیعی است که در مقابل جبرگرائی طبیعی ( سر پناه دانستن خانه )قرار می گیرد
رگلان می گویدخانه مقدس است و چیزی بیش از یک سرپناه ساده است خانه به دلیل آئین های مذهبی برپا می شود خانه نه سر پناه و نه محل سکنی است بلکه یک معبد است .(همان-ص37)
تفاوت در حوزه فضایی مردانه و زنانه - ویژگی مقدس آستان خانه و ورودی آن - جداسازی بین محیط مقدس و نامقدس از تاثیرات مذهبی اند . اما مذهب به تنهایی نمی تواند فرم نهایی خانه را توضیح دهد زیرا در این صورت نیازهای اختصاصی و ویژه خانه را نادیده گرفته ایم .
دفونتن معتقد است مذهب تعیین کننده فرم مکان طرح و پلان یک تجمع مسکونی ، شهرها ،خانه ها ، جمعیت ها ، کشاورزی و ارتباطات است . او می گوید انسان بینشی روحانی و اصالتا انسانی دارد ، خانه او با لانه ! کندو ! سدهای سگ آبی ! و ... متفاوت است .
مذهب بر فرم ، پلان ، سازماندهی فضائی و جهت گیری خانه اثر می گذارد
به عنوان مثال خانه های گرد و مستطیلی با تاثیرات متفاوتی از مذهب شکل گرفته اند
قبایل زولوخانه های گردی دارند که هیچ خط راستی در آن یافت نمی شود و جهت گیری خاصی ندارند اما خانه های موسوم به ترانو در ماداگاسکار بر اساس محور های دقیق و مشخص و بر اساس قواعد نجومی جهت گیری شده اند !
بزرگترین ضعف این دیدگاه گرایش یکسو نگرانه و جبرگرایانه آن است . همه چیز از جمله خانه حاوی مفاهیم نمادین است. هستی در کلیت خود یک نماد پر قدرت است. و شکل گیری طرح ذهنی خانه با انتخاب نمادهایی همراه است . مذهب بر خلاف روایت های ماده گرایانه به جبر گرائی تمایل کمتری نشان می دهد. (همان-ص37)
منابع :
راپاپورت ، اموس ، به سوی انسان شناسی خانه . ترجمه مسعود پرچمی عراقی ، مجله آبادی . شماره 36 و شماره 37 (مقاله در دو قسمت منتشر شده است)
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۸, جمعه
به سوی انسان شناسی خانه
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|