۱۳۸۸ فروردین ۹, یکشنبه
۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه
مقررات ملی ساختمان
مقررات ملی ساختمان كه قرار بود در پروژهها مورد توجه قرار بگيره رو میتونيد از لينكهای زير دانلود كنيد.
بعد از كليك به روی لينك، به صفحه جديدی راهنمايی میشيد و بعد از چند لحظه لينك دانلود در پايين صفحه، سمت راست، ظاهر خواهد شد.
- مبحث سوم، حفاظت ساختمانها در برابر حريق
- مبحث چهارم، الزامات عمومی ساختمان
-مبحث پانزدهم، آسانسورها و پله برقی
ارسال شده توسط Mr. HBB در ۱۹:۳۳ |
برچسبها: نشریات و آیین نامه ها
خانه ای برای سال 2050
.
نمایشگاه بین المللی تبریز همزمان با چهاردهمین نمایشگاه بین المللی ماشین آلات، لوازم و مصالح ساختمانی، اقدام به برگزاری مسابقه معماری تحت عنوان خانه ای برای سال 2050 نموده است. برای آشنایی با نحوه ثبت نام و اطلاعات بیشتر به آدرس فوق مراجعه کنید:
http://www.tabrizfair.ir/farsi/seminar_fa.htm
خبر به نقل از: آرونا
۱۳۸۸ فروردین ۴, سهشنبه
نمونه
با سلام به همگي و تبريك سال جديد.
از اونجايي كه قرار بود چند نمونه از چگونگي تحليل گرافيكي آيتم هاي تاثيرگذار در طراحي رو بگذارم اينجا، بهتر ديدم كه اين مهم مرتبط با كارمون هم باشه. در ادامه با تمركز بر موضوع برج، نمونه هايي از شيت هاي مسابقه اي جالب توجه با موضوع آسمان خراش رو مي گذارم كه چه به لحاظ تنوع ايده ها و نحوه ي نگرش بر موضوع و چه گرافيك هاي تحليلي و چه گرافيك شيت ها قابل توجه هستند. عنوانش 09skyscrapper competition است كه 3 مورد برنده ي نهمين دوره ي برگزار شده ش رو در اينجا قرار مي دم.
برگزيدگان افتخاري و نيز نمونه هاي سال هاي پيش از دوره ي نهم رو هم ميتونيد اينجا ببينيد. (برخورد اين پروژه هم با مسئله ي آسمانخراش جالبه و همين طور اين)
پيشنهاد مي شه (با توجه به علاقه مند بودن كلاس) اگر فرصت داشتيد هر كس يك مورد از اونها رو به دلخواه تحليل كنه، چه به نظر ايده اي كه در شكل دهي اونها به كار رفته، چه به لحاظ شيوه ي تحليل گرافيكي ايده اون ها و چه به جهت گرافيك كل شيت (تركيب بندي ها، رنگها، چيدمان و در نهايت مفهوم بودن و گويايي شيت ها).
يقين دارم كه نتيجه ي خوبي از اين كار خواهيم گرفت.
با اميد به اينكه پروژه ي تك تك افراد اين كلاس در پايان ترم، قابليت شركت در دوره ي بعد اين مسابقه رو داشته باشه. خدا رو چه ديديد...
و اميد كه سال نويي براي هممون باشه.
ارسال شده توسط نيلوفر در ۱:۱۹ |
برچسبها: پروژه های نمونه
۱۳۸۷ اسفند ۲۴, شنبه
چکیده کتاب معنای محیط ساخته شده اثرآموس راپاپورت - ترجمه دکتر فرح حبیب
راپاپورت و اندیشه های او:
آموس راپاپورت (۱۹۶۹) ، معمار و انسان شناس، با رویکرد فرهنگی – اجتماعی به محیط مینگرد. او به دنبال شناخت اجتماع، فرهنگ و مردم شناسی به وسیله بنا و معماری عامیانه است.
راپاپورت معتقد است که ساختمان ها (اندازه ، مکان و شکل شان) نه تنها نتیجه عواملی چون آب و هوا و توپوگرافی اند بلکه از ایده های اجتماعی، اشکال آن از اقتصاد و سازمان اجتماعی، توزیع آن ازمنابع و اقتدار، کارکردهای آن و ارزش ها و باورهایی شکل می گیرند که در هر دوره ای از زمان رایج است.
از مقالات و کتب متعدد او فقط چند عنوان مقاله در مجله آبادی چاپ شده است. همچنین کتابی با عنوان معنی محیط ساخته شده با ترجمه ای از خانم دکتر فرح حبیب، عضو هیات عامی داننشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد، در سال ۱۳۸۴ توسط شرکت پردازش منتشر شده است .هر چند ترجمه مانع از ارتباط مخاطب با کتاب میگردد، اما از لابه لای سطور نوشته ارزشمند راپاپورت پیداست.
کتاب « معنای محیط ساخته شده از جمله کتاب های معروف اموس راپاپورت است که به گونه ای آشکار صورت بندی نشانه شناختی آرای او را نشان می دهد . اگر چه او خود در این کتاب به کار گیری نشانه شناسی را در فضای شهری به دلیل انتزاعی بودن وداشتن اصطلاحات فنی و پیچیده قابل نقد می داند ، با وجود این تأکید وی بر معنا که با هدف نشانه شناسی ( علمی که در درجه اول با ایجاد معنا سر و کار دارد ) منطبق است، تفکر او را زیر پوشش این نظریه قرار می دهد و می توان چنین خوانشی را از آرای او داشت . به گمان راپاپورت معنا را می توان در سه سطح طبقه بندی کرد: 1- سطح بالای معنا که با معانی مرتبط با کیهان شناسی ، طرح واره های شناختی ، جهان بینی ها و سیستم های فلسفی و ... مرتبط است .2-سطح میانی که معانی همچون هویت ، موقعیت ، توانگری ، ثروتمندی ، قدرت و ... و در سطحی انتزاعی تر زمینه های ابزاری همچون فعالیت ها ، رفتار ها و چیدمان ها را در بر می گیرد . 3- و سرانجام سطح پایین معنا که شامل معانی ابزاری ، نشانه های مادی برای تعیین کاربردهای هر یک از چیدمان ها و بنابراین بیان کننده موقعیت اجتماعی ، رفتار های مورد انتظار ، حریم خصوصی ، میزان نفوذ و ... می شود .
در این سه سطح میزان انتزاع از بالا به پایین کاسته می شود و به عقیده او معانی سطح اول و همچنین سطح پایین در بررسی محیط مصنوع از اهمیت کمتری برخوردارخواهند بود . دلیل این امر آن است که در سطح بالا اکثر معانی محیط تمایل به آشکار نشدن دارند و معانی سطح سوم نیز به راحتی می توانند رمزگشایی شوند . لذا در این سه سطح راپاپورت معنای سطح دوم و یا به عبارتی سطح میانه را مهم تلقی می کند و آن را ورودی با اهمیتی جهت شناخت محیط ساخته شده در نظر می گیرد . او در میان معانی که در این سه سطح وجود دارند به هویت توجه ویژه ای دارد و در را بطه با این موضوع در همین کتاب بیان می کند : " جنبه های معنای محیط اصلی و مر کزی است ، به طوریکه از محیط کالبدی ، پوشاک ، مبلمان ، ساختمان ها ؛ باغ ها ، خیابان ها ، واحدهای همسایگی { محله ها } و از این قبیل در ایجاد هویت گروهی و در با فرهنگ کردن کودکان استفاده می شود ." در نتیجه این مباحث او معتقد است ، فضای شهری خاصیت تداعی کننده و ادراکی دارد و از این رو نه تنها در تشخیص هویت مکان به ما کمک می کند بلکه راه هایی را برای ایجاد هویت اجتماعی گروه مورد مطالعه فراهم می سازد . سوال اصلی راپاپورت در تمام مباحث کتاب آن است که از چه طریق و بر چه اساسی ، مردم در مقابل محیط زیست شان عکس العمل نشان می دهند ؟ محیط شان را چگونه می بینند ؟ چطور احساس می کنند و در مورد آن به چه علاقه مندند . به عقیده او مردم نسبت به محیط زیست شان با واژه هایی به صورت معنایی که محیط پیرامون برایشان دارد ، واکنش نشان می دهند . بنابراین معانی در مردم است و نه در اشیا و یا چیزها . (معنای محیط ساخته شده - ص14 )در اینجا تأکید راپاپورت بر جستجوی معنا در کنشگران محیط مصنوع از یکسو و ملاحظه معنا به عنوان قراردادی اجتماعی با قابل انتقال بودن از طریق شکل شهر در فرایند قرار داد اجتماعی و زمینه فرهنگی از سوی دیگر موجب شده رویکرد وی با رویکرد امیک در انسان شناسی که تقلیل حتی الامکان ذهنیت پژوهشگر در جریان تحقیق است ، منطبق باشد
لذا راپاپورت از یک چشم انداز بیشتر نظری معنای محیط را به شیوه «استفاده از مدل هایی بر اساس ارتباط غیر کلامی که از انسان شناسی ، روان شناسی و اخلاق شناسی گرفته شده بررسی می کند . او خود در سراسر کتاب به طور پراکنده بیان می کند ،امتیاز اصلی این رویکرد بر خلاف رویکردهایی چون نمادشناسی و نشانه شناسی:1- عینی و منعطف بودن ،2- آسان و منطقی بودن 3- قابل استفاده و به راحتی قابل انتقال از طریق دانشجویان و متخصصین ، 4- میسر ساختن تعبیر بسیاری از مطالعات انجام شده در این محتوا و 5-از همه مهمتر انسانی بودن این رویکرد با توجه به همه تولیدات فرهنگ انسانی می باشد .
در این کتاب تأکید راپاپورت بر رفتار جهت به دست آوردن معنا موجب شده استفاده از این رویکرد از طریق مشاهده مستقیم در محیط ها و نظام ها ، مشاهده علائم موجود در آنها و چگونگی تعبیرشان توسط استفاده کنندگان و پژوهشگران امکان پذیر باشد . در راستای این برنامه او جهت عینی ساختن نظرات خود از موضوعاتی که توسط ادوارد تی هال وام گرفته یعنی عناصر ثابت ، نیمه ثابت و متحرک استفاده می کند (معنای محیط ساخته شده - ص 94 ) که در آنها می توان به آسانی فضاهای شهری ،ساختمان ها، مبلمان و صحنه های گرافیکی شهر و مردم ساکن در چنین صحنه هایی را به راحتی مطالعه کرد . توجه راپاپورت به این عناصر حاکی از آن است که او سازمان دهی معنایی را متأثر از سازماندهی فضایی ، زمانی و ارتباطی در نظر می گیرد که به نحوی ورودی های سازماندهی معنایی به طور عام و شناخت ساختار هویتی شهر به طور خاص را فراهم می سازند . (معنای محیط ساخته شده -ص 195 )تمامی این عوامل برای راپاپورت به طور همزمان مهم اند و آنها را در تقویت و تضعیف یکدیگر بسیار مهم در نظر می گیرد اما به جهت مطالعه دقیق و روش تحلیلی خود ، آن ها را از یکدیگر تفکیک می نماید .
اهمیت معنا :
• سوال اولیه که در خصوص معنی محیط مصنوع وجود دارد نحوه و اساس عکس العمل مردم در مقابل محیطهای بومیشان است. از طریق توصیفات کلامی استفاده کنندگان از فضا، تا حد زیادی میتوان به نکات و معنای مورد توجه آنان پی برد. مردم تصور واحدی نسبت به فضا و شهر اطراف خود ندارند و هر یک به نحوی محیط را درک کرده و برای هر بخش معنای خاصی متصورند.
• در نگاه اول معنا و عملكرد منطبق با يكديگر به نظر ميرسد، اما معنا وراي عملكرد فضاست. هر عملكرد به چهار قسمت قابل تحليل است : )معنای محیط ساخته شده- ص 10 )
• ۱. فعاليت محض
• ۲. راه خاص انجام آن
• ۳. فعاليتهاي اضافي و مرتبط يا تداعي كنندهاي كه جزئي از سيستم ميشوند.
• ۴. معني فعاليت
• تفاوت در سه گونه آخر باعث شكل گيري تفاوت در فرمها، موفقيت طرحها و ملاك قضاوت آنها است.
• دو نوع دريافت متفاوت معنا وجود دارد. معناي دريافت شده از محيط توسط استفادهكنندگان و طراحان. براستي كدام معنا داراي اهميت بيشتري است؟ در طرح موفق بين ادراك طراح و مخاطبان او تعادلي وجود دارد. تفاوتهاي فرهنگي باعث دريافت معناهاي متفاوت از يك محيط ميگردد.
• در تحقيق راپاپورت براي دريافت معناي استفادهكنندگان كه غالبا افراد عامه هستند، از مطالب نشريات غيرحرفهاي كه منعكس كننده نظر آنها است استفاده شده است. اكثر مردم تمايل به ايجاد تغييرات كوچك در نماي ساختمان و مبلمان متناسب با سليقه خود بودند. اين تغييرات منجر به شكل گيري فضايي ميشود كه از نظر معماران (به خصوص معماران مدرن) فوق العاده بينظم و آشفته و فاقد هر گونه معنا است.
۱۳۸۷ اسفند ۲۳, جمعه
پنجشنبه 22 اسفند ماه
تحلیل سایت ها مورد نقد و بررسی قرار گرفت . نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد :
-اقلیم -دسترسی های سواره و پیاده به سایت -لبه ،گره ،نشانه، راه ؛بدنه ها ،متریال ،ریتم
-لکه گذاری حجم با توجه به تحلیل های سایت
-ایده های اولیه در قالب دیاگرام و سناریو با توجه به تحلیل سایت
-انتخاب قشر مخاطب
-،برنامه ی فیزیکی تیپ های مسکونی و امکاناات جانبی همراه با متراژ
پیشنهاد:مجتمع مسکونی مارسی کار لوکوربوزیه را یررسی کنید
بخش دوم کلاس به ارائه ی کنفرانس ها اختصاص داده شد
امکان کرکسیون اینترنتی با استاد در ایام نوروز فراهم می باشد !
ارسال شده توسط meh در ۹:۳۹ |
برچسبها: خلاصه جلسات هفتگی
۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه
فیلم سایت طرح -تهران
این فیلم چهارشنبه 21 اسفند ماه از محل برداشت شده است
ارسال شده توسط meh در ۱۵:۵۹ |
برچسبها: فیلم کوتاه سایت پلان
آموس راپاپورت
آیا راپاپورت و اندیشه های او را می شناسید؟
آموس راپاپورت (۱۹۶۹) ، معمار و انسان شناس، با رویکرد فرهنگی – اجتماعی به محیط مینگرد. او به دنبال شناخت اجتماع، فرهنگ و مردم شناسی به وسیله بنا و معماری عامیانه است.
راپاپورت معتقد است که ساختمان ها (اندازه ، مکان و شکل شان) نه تنها نتیجه عواملی چون آب و هوا و توپوگرافی اند بلکه از ایده های اجتماعی، اشکال آن از اقتصاد و سازمان اجتماعی، توزیع آن ازمنابع و اقتدار، کارکردهای آن و ارزش ها و باورهایی شکل می گیرند که در هر دوره ای از زمان رایج است.
از مقالات و کتب متعدد او فقط چند عنوان مقاله در مجله آبادی چاپ شده است. همچنین کتابی با عنوان معنی محیط ساخته شده با ترجمه ای از خانم دکتر فرح حبیب، عضو هیات عامی داننشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد، در سال ۱۳۸۴ توسط شرکت پردازش منتشر شده است .هر چند ترجمه مانع از ارتباط مخاطب با کتاب میگردد، اما از لابه لای سطور نوشته ارزشمند راپاپورت پیداست.
معنای محیط ساخته شده :
کتاب « معنای محیط ساخته شده از جمله کتاب های معروف اموس راپاپورت است که به گونه ای آشکار صورت بندی نشانه شناختی آرای او را نشان می دهد . اگر چه او خود در این کتاب به کار گیری نشانه شناسی را در فضای شهری به دلیل انتزاعی بودن وداشتن اصطلاحات فنی و پیچیده قابل نقد می داند ، با وجود این تأکید وی بر معنا که با هدف نشانه شناسی ( علمی که در درجه اول با ایجاد معنا سر و کار دارد ) منطبق است، تفکر او را زیر پوشش این نظریه قرار می دهد و می توان چنین خوانشی را از آرای او داشت . به گمان راپاپورت معنا را می توان در سه سطح طبقه بندی کرد: 1- سطح بالای معنا که با معانی مرتبط با کیهان شناسی ، طرح واره های شناختی ، جهان بینی ها و سیستم های فلسفی و ... مرتبط است .2-سطح میانی که معانی همچون هویت ، موقعیت ، توانگری ، ثروتمندی ، قدرت و ... و در سطحی انتزاعی تر زمینه های ابزاری همچون فعالیت ها ، رفتار ها و چیدمان ها را در بر می گیرد . 3- و سرانجام سطح پایین معنا که شامل معانی ابزاری ، نشانه های مادی برای تعیین کاربردهای هر یک از چیدمان ها و بنابراین بیان کننده موقعیت اجتماعی ، رفتار های مورد انتظار ، حریم خصوصی ، میزان نفوذ و ... می شود .
در این سه سطح میزان انتزاع از بالا به پایین کاسته می شود و به عقیده او معانی سطح اول و همچنین سطح پایین در بررسی محیط مصنوع از اهمیت کمتری برخوردارخواهند بود . دلیل این امر آن است که در سطح بالا اکثر معانی محیط تمایل به آشکار نشدن دارند و معانی سطح سوم نیز به راحتی می توانند رمزگشایی شوند . لذا در این سه سطح راپاپورت معنای سطح دوم و یا به عبارتی سطح میانه را مهم تلقی می کند و آن را ورودی با اهمیتی جهت شناخت محیط ساخته شده در نظر می گیرد . او در میان معانی که در این سه سطح وجود دارند به هویت توجه ویژه ای دارد و در را بطه با این موضوع در همین کتاب بیان می کند : " جنبه های معنای محیط اصلی و مر کزی است ، به طوریکه از محیط کالبدی ، پوشاک ، مبلمان ، ساختمان ها ؛ باغ ها ، خیابان ها ، واحدهای همسایگی { محله ها } و از این قبیل در ایجاد هویت گروهی و در با فرهنگ کردن کودکان استفاده می شود ." در نتیجه این مباحث او معتقد است ، فضای شهری خاصیت تداعی کننده و ادراکی دارد و از این رو نه تنها در تشخیص هویت مکان به ما کمک می کند بلکه راه هایی را برای ایجاد هویت اجتماعی گروه مورد مطالعه فراهم می سازد . سوال اصلی راپاپورت در تمام مباحث کتاب آن است که از چه طریق و بر چه اساسی ، مردم در مقابل محیط زیست شان عکس العمل نشان می دهند ؟ محیط شان را چگونه می بینند ؟ چطور احساس می کنند و در مورد آن به چه علاقه مندند . به عقیده او مردم نسبت به محیط زیست شان با واژه هایی به صورت معنایی که محیط پیرامون برایشان دارد ، واکنش نشان می دهند . بنابراین معانی در مردم است و نه در اشیا و یا چیزها . (معنای محیط ساخته شده - ص14 )در اینجا تأکید راپاپورت بر جستجوی معنا در کنشگران محیط مصنوع از یکسو و ملاحظه معنا به عنوان قراردادی اجتماعی با قابل انتقال بودن از طریق شکل شهر در فرایند قرار داد اجتماعی و زمینه فرهنگی از سوی دیگر موجب شده رویکرد وی با رویکرد امیک در انسان شناسی که تقلیل حتی الامکان ذهنیت پژوهشگر در جریان تحقیق است ، منطبق باشد
لذا راپاپورت از یک چشم انداز بیشتر نظری معنای محیط را به شیوه «استفاده از مدل هایی بر اساس ارتباط غیر کلامی که از انسان شناسی ، روان شناسی و اخلاق شناسی گرفته شده بررسی می کند . او خود در سراسر کتاب به طور پراکنده بیان می کند ،امتیاز اصلی این رویکرد بر خلاف رویکردهایی چون نمادشناسی و نشانه شناسی:1- عینی و منعطف بودن ،2- آسان و منطقی بودن 3- قابل استفاده و به راحتی قابل انتقال از طریق دانشجویان و متخصصین ، 4- میسر ساختن تعبیر بسیاری از مطالعات انجام شده در این محتوا و 5-از همه مهمتر انسانی بودن این رویکرد با توجه به همه تولیدات فرهنگ انسانی می باشد .
در این کتاب تأکید راپاپورت بر رفتار جهت به دست آوردن معنا موجب شده استفاده از این رویکرد از طریق مشاهده مستقیم در محیط ها و نظام ها ، مشاهده علائم موجود در آنها و چگونگی تعبیرشان توسط استفاده کنندگان و پژوهشگران امکان پذیر باشد . در راستای این برنامه او جهت عینی ساختن نظرات خود از موضوعاتی که توسط ادوارد تی هال وام گرفته یعنی عناصر ثابت ، نیمه ثابت و متحرک استفاده می کند (معنای محیط ساخته شده - ص 94 ) که در آنها می توان به آسانی فضاهای شهری ،ساختمان ها، مبلمان و صحنه های گرافیکی شهر و مردم ساکن در چنین صحنه هایی را به راحتی مطالعه کرد . توجه راپاپورت به این عناصر حاکی از آن است که او سازمان دهی معنایی را متأثر از سازماندهی فضایی ، زمانی و ارتباطی در نظر می گیرد که به نحوی ورودی های سازماندهی معنایی به طور عام و شناخت ساختار هویتی شهر به طور خاص را فراهم می سازند . (معنای محیط ساخته شده -ص 195 )تمامی این عوامل برای راپاپورت به طور همزمان مهم اند و آنها را در تقویت و تضعیف یکدیگر بسیار مهم در نظر می گیرد اما به جهت مطالعه دقیق و روش تحلیلی خود ، آن ها را از یکدیگر تفکیک می نماید . • سوال اولیه که در خصوص معنی محیط مصنوع وجود دارد نحوه و اساس عکس العمل مردم در مقابل محیطهای بومیشان است. از طریق توصیفات کلامی استفاده کنندگان از فضا، تا حد زیادی میتوان به نکات و معنای مورد توجه آنان پی برد. مردم تصور واحدی نسبت به فضا و شهر اطراف خود ندارند و هر یک به نحوی محیط را درک کرده و برای هر بخش معنای خاصی متصورند.
• در نگاه اول معنا و عملكرد منطبق با يكديگر به نظر ميرسد، اما معنا وراي عملكرد فضاست. هر عملكرد به چهار قسمت قابل تحليل است : (معنای محیط ساخته شده- ص 10 )
• ۱. فعاليت محض
• ۲. راه خاص انجام آن
• ۳. فعاليتهاي اضافي و مرتبط يا تداعي كنندهاي كه جزئي از سيستم ميشوند.
• ۴. معني فعاليت
• تفاوت در سه گونه آخر باعث شكل گيري تفاوت در فرمها، موفقيت طرحها و ملاك قضاوت آنها است.
• دو نوع دريافت متفاوت معنا وجود دارد. معناي دريافت شده از محيط توسط استفادهكنندگان و طراحان. براستي كدام معنا داراي اهميت بيشتري است؟ در طرح موفق بين ادراك طراح و مخاطبان او تعادلي وجود دارد. تفاوتهاي فرهنگي باعث دريافت معناهاي متفاوت از يك محيط ميگردد.
• در تحقيق راپاپورت براي دريافت معناي استفادهكنندگان كه غالبا افراد عامه هستند، از مطالب نشريات غيرحرفهاي كه منعكس كننده نظر آنها است استفاده شده است. اكثر مردم تمايل به ايجاد تغييرات كوچك در نماي ساختمان و مبلمان متناسب با سليقه خود بودند. اين تغييرات منجر به شكل گيري فضايي ميشود كه از نظر معماران (به خصوص معماران مدرن) فوق العاده بينظم و آشفته و فاقد هر گونه معنا است.
۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سهشنبه
۱۳۸۷ اسفند ۱۷, شنبه
آشنایی
1) مدرسه معماری AA لندن یکی از مدارس مطرح در زمینه تدریس معماری هستش، به لطف دنیایی مجازی و دانشجویان وبلاگ نویس ابن مدرسه میشه از روند تدریس و کار گروهی این مدرسه مطلع شد.
برج های حبه قندی!
اطلاعات بیشتر -اینجا-
-اینجا- -آنجا- -چند قدم جلوتر-
ارسال شده توسط مسعود حبيبي در ۰:۱۶ |
برچسبها: پروژه های نمونه
۱۳۸۷ اسفند ۱۵, پنجشنبه
15 اسفند ماه
اسکیس شماره 2 (برج قندی ) تعدادی از دانشجویان مورد نقد و بررسی قرار گرفت .
سایت های پیشنهادی از لحاظ پتانسیل موجود و مزایا و معایب و ...مورد بررسی قرار گرفتند
کنفرانس گروه مطالعاتی 1 برگزار شد
برنامه ی یکشنبه 18 اسفند ماه :
کنفرانس گروه های مطالعاتی
اسکیس شماره 3 -تعدادی چوب کبریت یا خلال دندان و چسب به همراه داشته باشید !
تهیه آلبوم A3 حاوی تصاویر و مدارک اسکیس ها و کنفرانس و کلیه ی کارهای ارائه شده
برنامه ی پنج شنبه 22 اسفند :
تحقیق و تحلیل سایت مورد نظر از تمام زوایا در یک یا دو شیت A3
بحث حاشیه :آیا غذا بر روی معماری تاثیرگذار است ؟...........ادامه بحث را با بهرام شیردل دنبال کنید
اسکیس شماره 3 یک بحث سازه ایی است
ارسال شده توسط meh در ۲۲:۱۴ |
برچسبها: خلاصه جلسات هفتگی
چکیده ی کتاب "مفهوم سکونت،به سوی معماری تمثیلی"
این متن خلاصه ی کنفرانس ما - میترا چراغی و آرین ابوالحسنی- در آتلیه طرح معماری 5 است که در روز 4-12-87 ارائه شد.
کتاب: مفهوم سکونت، به سوی معماری تمثیلی
نوشته: کریستین نوربرگ شولتز
ترجمه: محمود امیر یار احمدی
نشر: آگاه
شولتز با استناد بر" مفهوم هویت انسانی و درک او از این جهان "هایدگر، به دنبال ریشه یابی مفهوم سکونت است
در صورت استناد دادن تصور کلی هایدگر از چیز به مسئله ی سکونت می توان اظهار داشت ،سکنی گزیدن در اصل عبارت است از جهانی از چیز ها را به خود اختصاص دادن ،امری که نه با تصورات مادی بلکه در قالب بنیه ای در خدمت تعبیر معنا و مقصود گرد آمده توسط چیز ها روی می دهد . به قول هایدیگر "چیز ها "در معیت یک جهان به دیدار ما ناسوتیان می شتابند و زمانی که بر پیام آن ها وقوف می یابیم به تحصیل جای پای هستی که همانا سکونت باشد توفیق یافته ایم .(5)
آثار معماری به دلیل تجسم بخشیدن به مفاهیم وجودی و طرح دنیا به همان صورتی که هست ،موضوعات احراز هویت آدمی را تشکیل می دهند(6) ...هویت در اصل عبارتست از درونی کردن چیز هایی که بر آن ها وقوف رفته و در نتیجه رشد به گشودگی و باز بودن نسبت به آن چه در پیرامون ما واقع گشته موکول می گردد . اگر چه جهان بی مقدمه و یکباره ارزانی گشته اما برای وقوف بر آن می باید به تعبیرش پرداخت و با وجود آن که آدمی خود بخشی از جهان را تشکیل داده و بدان وابسته است اما برای داشتن احساس در خانه بودن یعنی آسایش ناچار از ان است که به این وابستگی عینیت بخشیده و آن را قابل لمس سازد .(7)
در این عینیت بخشیدن به مفاهیم انسان ناگزیر به مکانی است :
آبادی گزیدن در چشم انداز طبیعی یعنی ناحیه یا مکانی را محدود کردن .(8)...هنگامی که مرکزی طبیعی به کار جای دادن آبادی آید ،معماری در خدمت افشای کیفیت هایی که در لحظه حضور دارند و تاکید بر آنها واقع می شود ، ما این فرآیند را پدیده آوری خواهیم خواند .(9)...در صورت کمبود مرکز طبیعی در دورنما که برای نمونه می تواند کویر و یا هامونی پهناور باشد بر معماری است که کمبود را جبران نماید . فرایند اخیر از جانب ما فرجامانیدن نامیده خواهد شد.(10) شولتز ساختن را تنها در اشغال فضا نمی بیند در این بین چیزی که بیش از همه اهمیت دارد افشای روح مکان و برقراری ارتباطی عمیق بین زمین،بافت مصنوع و آسمان بوده : شکل و فضای طبیعت به صورت ارتباطی خاص بین زمین و آسمان ، به هویت مکان قطعیت می بخشد . وظیفه ایی که هنگام ساختن بر دوش انسان سنگینی می کند عبارتست ار روشن ساختن و تعبیر آن خبر که در لحظه در محل حضور دارد . لذا به نگهداری از زمین پرداخته و به برقراری ارتباطی دوستانه با دورنمای طبیعی مبادرت می ورزد . به این ترتیب ،نگهداری از زمین ، تنها به مفهوم کشت و پرورش خاک نبوده ،بلکه "آبادی گزیدن به نحوی که آشکار کننده زمین به همان گونه که هست "نیز از آن استنباط می گردد .(11)
این خصوصیات درمقایسه ی معماری بومی نسبت به معماری معاصر بیش تر به چشم می خورد ، تراکم آبادی در معماری بومی و ارتباط عمیق آن با زمین سیاهه ی آبادی را ترسیم می کرد که سرگردانی آدمی و نیاز او به رسیدن را پاسخگو بود . ولی شولتز نسبت به آبادی های کنونی نظری دیگر دارد :
آبادی در حال حاضر به هیچ وجه احساس دال بر رسیدن را استحکام نبخشیده و به ناکجایی که به خاطر از هم گسیختگی بافت مصنوع خود عوض دسترس پذیر کردن دورنمای طبیعی آن را در هم می شکند تبدیل شده است .(12)
فضای شهر
کان :"شهر مکانی است که پسر بچه ایی خردسال هنگام گام برداشتن در آن به احتمال زیاد چیزی را خواهد دید که با وی از آن چه خواستار انجام دادنش در تمامی دوره ی زندگی خود می باشد سخن می گوید . "پس شهر مکانی است که در آن دیدار صورت می گیرد .(13)...در واقع شهر است که افشای زندگی را ممکن می دارد . زندگی و مکان تواما تعلق پذیرفته ، و مقصود شهر در آن گونه از افشا که ما دیدارش خوانده ایم خلاصه می شود .(14)...بدین ترتیب ، سکونت مجتمع گرد هم آوردن مطلق نبوده بلکه عبارتست از هستی در جهان ،در جایی و با عنوان کسی . این جایی یعنی مکان است که زندگی را مرئی می دارد .(15)
در این بینش به شهر تنها به دید سکونت گاهی مجتمع نگریسته نمی شود ، درشهر، توسط دیدار، هویت انسان ها شکل می گیرد و از برخورد و بازتاب آنها،شهر ساخته می شود . دیدار تنها به مفهوم نگریستن نمی باشد بلکه فهم و ادراکی در آن نهفته است که نقش شهر را در احراز هویت انسانی بسیار پررنگ می کند :
احراز هویت و سازگاری مستلزم وقوف بر شکل مصنوع که تجسمی است و نه روح مکان می باشد (16)
شهر های کنونی نیز چون آبادی ها دستخوش تغییرات زیادی شده اند. مجموعه ایی زیست گاهی، که در آن پسر بچه ی کان به احتمال زیاد چیز تاثیر گذاری را نخواهد دید، و یا اغتشاش و تنوع بیش از حد او را گیج و سرگردان خواهد کرد : شهر های امروزی برای تبدیل شدن به تجمعی از ابنیه ی پراکنده روی خوش نشان داده اند .(17)....بدین ترتیب ، امکان دیدار و گزینش از دست رفته و بیگانگی به تدریج برای انسان ها امری عادی می شود(18)
بنای عمومی در فضای شهری از این دیدگاه تجلیگاه روح جمعی می باشد که به عینیت رسیده است :
سکونت در قالب مجموعه ایی از موسسات که به توضیح جهان می پردازند به ساختار رسیده است .(19) ...در شهر بسیاری از مسیر های ممکنه از پیش معین بوده و بسیاری از اهداف نیز از دیده پنهان اند . پس باید یکی از این مسیر ها را گزیده و امیدوار باشیم که ره به جایی خواهیم برد . این "جایی "همان بنای عمومی است که در آن ابهام و آشفتگی مکان به ترتیب و وضوح بدل می شوند .(20)
سایر فرهنگ ها بسته به تعابیر خود از جهان به گزینش امکانات پیکره ایی مختلف می پردازند .(21)...به هر حال ،مشخصه های عمومی فضای واقعی و اشتیاق برای آرایش فضایی بجا و بایسته ایی که در خدمت تجلی یافتن عملکرد توصیفی بنای عمومی قرار می گیرد در تمامی فرهنگ ها مشترک است .(22 )
اما انتقاد شولتز در این بین به معماری مدرن است که این روح جمعی را علاوه بر روح مکان نادیده انگاشت و صرفا به بیان نگرش های انتزاعی هنرمند از جهان پرداخت :
معماری مدرن به جای توافق عمومی ، موضع انفرادی را مبنای عمل قرار داد . بدین ترتیب ، گونه های نمادین مرتبط با گذشته منسوخ شده و شعار عملکردگرایانه مبنی بر اشکال باید به "پیروی از "عملکرد بپردازند جانشیت آنها گردید . در نتیجه ، معماری عمومی به سمت کارایی محض متمایل گردیده و برای نمونه تالار شهر و کلیسا به ترتیب تا حد بنای اداری و تالار اجتماعات نزول شان یافت . (23)...معماری مدرن اصولا "غیر تمثیلی " بود و در نتیجه شکل را تا حد الحاقی مطلق از عناصر منتزع پایین آورد . آن چه امروز مورد نیاز است ، بازگشتی است به "پیکره های پر توانایی که جهان را می سازند ."(23)
خانه
گاستون بچلار می نویسد :"آدمی پیش از افکنده شدن به جهان در گهواره ی خانه نهاده شده است . "(24)...هایدگر می گوید :"خلق ( اکنون و در هر موقعیت) به افشای کلی (هستی در جهان ) پرداخته و مقدم بر همه جهت گیری نفس به سمت (چیزی )را میسر می دارد" .(25)... "هر حالت روحی همواره آگاهی خود را داشته و آگاهی همواره خلق خود را دارا می باشد . (26) ...بنابر این خانه آگاهی را نه با عنایت بر "توضیحات " بلکه به مفهوم "وقوف " یعنی توقف کردن و نشان یا اثر چیز ها را در میان آن ها یافتن عرضه می دارد .(27)...به هر ترتیب ، خانه تنها به پدید آوری کیفیات جوی محیط اکتفا نکرده و می باید خلق و خوی آن فعالیت هایی که در درونش جریان می یابند را نیز آشکار سازد . (28)
خانه نقطه ایی است ثابت که شکل محیطی مفروض را به معرض "مکانی مسکون "تغییر می دهد . خانه مفاهیم گزیده ایی را گرد می آورد که مقصود ویتگنشتین از گفته ی "من جهان خویشتنم " را برآورده می سازد . (29)
از آنجا که معماری بومی در خدمت نوعی ویژه از زندگی در اصل به کشت و کار در زمین مربوط است در می آید ، لذا به گونه ایی صمیمانه و محرم به محیط خود وابسته می باشد (30)...خانه ی شهری بخشی از زمینه ی اجتماعی را شکل بخشیده و به ناچار باید به طرزی مستقیم تر با همسایه های خود به سازش برسد . در مقابل ،خانه ی بیرون شهری از چنین قیدی رهاست .(31)
خانه و بنای عمومی دارای مبدا مشترک بوده و از نیاز اولیه ی انسان به یافتن جای پایی در عالم هستی ریشه می گیرند . خانه مکانی است که در آن وقوف به صورت ذاتی خود نگهداری شده حال آنکه بنای عمومی سطح رفیع تر استنتاج کلی را به نمایش می گذارد . (32) ...به عبارتی خانه خود زندگی بوده در حالی که بنای عمومی تصویر زندگی می باشد .(33)
خانه مدرن نمی توانست تمامی خواسته های سکونت خصوصی را برآورده سازد . فقدان چیزی که "کیفیت پیکره ایی "اش خوانده ایم به خوبی در آن مشهود بود . با اطمینان خاطر می توان گفت که خانه ی مدرن از همه ی نظر علمی و بهداشتی بود ،اما شباهتی به خانه نداشت . د رحقیقت این خانه ،"زندگی در فضا " را بر "زندگی با تصویر " ترجیح داده بود . (34)
زبان
هایدیگر زبان را راهی برای واقعیت بخشیدن به چیز های پیرامونمان می داند . در حقیقت زبان است که با نامیدن چیز ها آنان را بلافاصله به عالم محسوسات فرا می خواند ودر کلام، فرهنگ و هویت انسانی موثر است.
چهار شیوه ی سکونت از طریق مخرجی مشترک به یکدیگر اتصال می یابند . این مخرج مشترک زبان است . هایدگر با اظهار این مطلب که "زبان خانه ی هستی است " زبان را مشتمل بر کل واقعیات تلقی می کند . (35)... اظهاریه ی هایدگر به مفهوم آن است که هر آن چه هست به وسیله ی زبان به جا ی آورده شده و یا اینکه تمامی چیزها در زبان سکونت گزیده اند . (36)..."در نامیدن آنچه نامیده شده به چیز بودن خود (یعنی به واقعیت ) فرا خوانده می شود . "(37)
این بینش و هویت انسانی برای به عینیت در آوردن چیزها گاه در قالب کلام می ید و گاه برای ملموس تر شدن در قالب اثرکه آن را باید چون پیکره ایی در کل نگریست که چون آیینه ایی بازتاب دهنده ی حقیقت است :
زبان معماری
در این جاست که حقیقت دیگر نه "در قالب کلام " بلکه "در قالب اثر " آمده است . (38)...در مجموع باید گفت که هنر عبارتست از در قالب اثر آمدن حقیقت .(39)
و در نهایت :
امروزه نیاز کلی ما در اکتشاف دوباره ی جهان با عنایت بر احترام و محافظت خلاصه می شود . (40)
ریلکه می گوید :"چیز ها امید نجات را بر ما بسته اند " اما ، ما تنها در صورتی توانایی نجات چیز ها را خواهیم داشت که پیش از اقدام به هر عمل دیگر آن را در قلوب خود حفظ کرده باشیم . با این شرط است که می توان به مفهوم واقعی کلمه سکونت اختیار کرد . (41) "
پانوشت ها:
1-صفحه 13-بند 1
2-همان
3-صفحه 22 بند 1
4-صفحه 22 بند 3
5-صفحه 24 بند 2
6-صفحه 25 بند 1
7-صفحه 29 بند 2
8-صفحه 31 بند 2
9-صفحه 49 بند 1
10-صفحه 51 بند 2
11-صفحه 52 بند 1
12-صفحه 74 بند 2
13-صفحه 75
14-صفحه 77 بند 1
15-صفحه 78 بند 2
16-همان
17-صفحه 97 بند 2
18- صفحه 108 بند 2
19-همان
20-صفحه 111 بند 1
21-صفحه 125بند 1
22-صفحه 129 بند 2
23-همان
24-صفحه 138 بند 3
25-صفحه139 بند 4
26-صفحه 141 بند 1
27-صفحه 142 بند 1
28-همان
29-صفحه 142 بند 3
30-صفحه 144 بند 2
31-صفحه 152 بند 1
32-همان
33-صفحه 167 بند 1
34- صفحه 167 بند 2
35-صفحه 170 بند 2
36-صفحه 173 بند 1
37-همان
38- همان
39-صفحه 177 بند 1
40-همان
41-صفحه 209 بند 1
42-همان