متن زیر خلاصه بخشی از کنفرانس گروه ما ( الهه حسینی و شیما اصلانی مهر)می باشد که در روز 15 اسفند 87 ارائه شد.
راپاپورت و اندیشه های او:
آموس راپاپورت (۱۹۶۹) ، معمار و انسان شناس، با رویکرد فرهنگی – اجتماعی به محیط مینگرد. او به دنبال شناخت اجتماع، فرهنگ و مردم شناسی به وسیله بنا و معماری عامیانه است.
راپاپورت معتقد است که ساختمان ها (اندازه ، مکان و شکل شان) نه تنها نتیجه عواملی چون آب و هوا و توپوگرافی اند بلکه از ایده های اجتماعی، اشکال آن از اقتصاد و سازمان اجتماعی، توزیع آن ازمنابع و اقتدار، کارکردهای آن و ارزش ها و باورهایی شکل می گیرند که در هر دوره ای از زمان رایج است.
از مقالات و کتب متعدد او فقط چند عنوان مقاله در مجله آبادی چاپ شده است. همچنین کتابی با عنوان معنی محیط ساخته شده با ترجمه ای از خانم دکتر فرح حبیب، عضو هیات عامی داننشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد، در سال ۱۳۸۴ توسط شرکت پردازش منتشر شده است .هر چند ترجمه مانع از ارتباط مخاطب با کتاب میگردد، اما از لابه لای سطور نوشته ارزشمند راپاپورت پیداست.
راپاپورت و اندیشه های او:
آموس راپاپورت (۱۹۶۹) ، معمار و انسان شناس، با رویکرد فرهنگی – اجتماعی به محیط مینگرد. او به دنبال شناخت اجتماع، فرهنگ و مردم شناسی به وسیله بنا و معماری عامیانه است.
راپاپورت معتقد است که ساختمان ها (اندازه ، مکان و شکل شان) نه تنها نتیجه عواملی چون آب و هوا و توپوگرافی اند بلکه از ایده های اجتماعی، اشکال آن از اقتصاد و سازمان اجتماعی، توزیع آن ازمنابع و اقتدار، کارکردهای آن و ارزش ها و باورهایی شکل می گیرند که در هر دوره ای از زمان رایج است.
از مقالات و کتب متعدد او فقط چند عنوان مقاله در مجله آبادی چاپ شده است. همچنین کتابی با عنوان معنی محیط ساخته شده با ترجمه ای از خانم دکتر فرح حبیب، عضو هیات عامی داننشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد، در سال ۱۳۸۴ توسط شرکت پردازش منتشر شده است .هر چند ترجمه مانع از ارتباط مخاطب با کتاب میگردد، اما از لابه لای سطور نوشته ارزشمند راپاپورت پیداست.
معنای محیط ساخته شده :
کتاب « معنای محیط ساخته شده از جمله کتاب های معروف اموس راپاپورت است که به گونه ای آشکار صورت بندی نشانه شناختی آرای او را نشان می دهد . اگر چه او خود در این کتاب به کار گیری نشانه شناسی را در فضای شهری به دلیل انتزاعی بودن وداشتن اصطلاحات فنی و پیچیده قابل نقد می داند ، با وجود این تأکید وی بر معنا که با هدف نشانه شناسی ( علمی که در درجه اول با ایجاد معنا سر و کار دارد ) منطبق است، تفکر او را زیر پوشش این نظریه قرار می دهد و می توان چنین خوانشی را از آرای او داشت . به گمان راپاپورت معنا را می توان در سه سطح طبقه بندی کرد: 1- سطح بالای معنا که با معانی مرتبط با کیهان شناسی ، طرح واره های شناختی ، جهان بینی ها و سیستم های فلسفی و ... مرتبط است .2-سطح میانی که معانی همچون هویت ، موقعیت ، توانگری ، ثروتمندی ، قدرت و ... و در سطحی انتزاعی تر زمینه های ابزاری همچون فعالیت ها ، رفتار ها و چیدمان ها را در بر می گیرد . 3- و سرانجام سطح پایین معنا که شامل معانی ابزاری ، نشانه های مادی برای تعیین کاربردهای هر یک از چیدمان ها و بنابراین بیان کننده موقعیت اجتماعی ، رفتار های مورد انتظار ، حریم خصوصی ، میزان نفوذ و ... می شود .
در این سه سطح میزان انتزاع از بالا به پایین کاسته می شود و به عقیده او معانی سطح اول و همچنین سطح پایین در بررسی محیط مصنوع از اهمیت کمتری برخوردارخواهند بود . دلیل این امر آن است که در سطح بالا اکثر معانی محیط تمایل به آشکار نشدن دارند و معانی سطح سوم نیز به راحتی می توانند رمزگشایی شوند . لذا در این سه سطح راپاپورت معنای سطح دوم و یا به عبارتی سطح میانه را مهم تلقی می کند و آن را ورودی با اهمیتی جهت شناخت محیط ساخته شده در نظر می گیرد . او در میان معانی که در این سه سطح وجود دارند به هویت توجه ویژه ای دارد و در را بطه با این موضوع در همین کتاب بیان می کند : " جنبه های معنای محیط اصلی و مر کزی است ، به طوریکه از محیط کالبدی ، پوشاک ، مبلمان ، ساختمان ها ؛ باغ ها ، خیابان ها ، واحدهای همسایگی { محله ها } و از این قبیل در ایجاد هویت گروهی و در با فرهنگ کردن کودکان استفاده می شود ." در نتیجه این مباحث او معتقد است ، فضای شهری خاصیت تداعی کننده و ادراکی دارد و از این رو نه تنها در تشخیص هویت مکان به ما کمک می کند بلکه راه هایی را برای ایجاد هویت اجتماعی گروه مورد مطالعه فراهم می سازد . سوال اصلی راپاپورت در تمام مباحث کتاب آن است که از چه طریق و بر چه اساسی ، مردم در مقابل محیط زیست شان عکس العمل نشان می دهند ؟ محیط شان را چگونه می بینند ؟ چطور احساس می کنند و در مورد آن به چه علاقه مندند . به عقیده او مردم نسبت به محیط زیست شان با واژه هایی به صورت معنایی که محیط پیرامون برایشان دارد ، واکنش نشان می دهند . بنابراین معانی در مردم است و نه در اشیا و یا چیزها . (معنای محیط ساخته شده - ص14 )در اینجا تأکید راپاپورت بر جستجوی معنا در کنشگران محیط مصنوع از یکسو و ملاحظه معنا به عنوان قراردادی اجتماعی با قابل انتقال بودن از طریق شکل شهر در فرایند قرار داد اجتماعی و زمینه فرهنگی از سوی دیگر موجب شده رویکرد وی با رویکرد امیک در انسان شناسی که تقلیل حتی الامکان ذهنیت پژوهشگر در جریان تحقیق است ، منطبق باشد
لذا راپاپورت از یک چشم انداز بیشتر نظری معنای محیط را به شیوه «استفاده از مدل هایی بر اساس ارتباط غیر کلامی که از انسان شناسی ، روان شناسی و اخلاق شناسی گرفته شده بررسی می کند . او خود در سراسر کتاب به طور پراکنده بیان می کند ،امتیاز اصلی این رویکرد بر خلاف رویکردهایی چون نمادشناسی و نشانه شناسی:1- عینی و منعطف بودن ،2- آسان و منطقی بودن 3- قابل استفاده و به راحتی قابل انتقال از طریق دانشجویان و متخصصین ، 4- میسر ساختن تعبیر بسیاری از مطالعات انجام شده در این محتوا و 5-از همه مهمتر انسانی بودن این رویکرد با توجه به همه تولیدات فرهنگ انسانی می باشد .
در این کتاب تأکید راپاپورت بر رفتار جهت به دست آوردن معنا موجب شده استفاده از این رویکرد از طریق مشاهده مستقیم در محیط ها و نظام ها ، مشاهده علائم موجود در آنها و چگونگی تعبیرشان توسط استفاده کنندگان و پژوهشگران امکان پذیر باشد . در راستای این برنامه او جهت عینی ساختن نظرات خود از موضوعاتی که توسط ادوارد تی هال وام گرفته یعنی عناصر ثابت ، نیمه ثابت و متحرک استفاده می کند (معنای محیط ساخته شده - ص 94 ) که در آنها می توان به آسانی فضاهای شهری ،ساختمان ها، مبلمان و صحنه های گرافیکی شهر و مردم ساکن در چنین صحنه هایی را به راحتی مطالعه کرد . توجه راپاپورت به این عناصر حاکی از آن است که او سازمان دهی معنایی را متأثر از سازماندهی فضایی ، زمانی و ارتباطی در نظر می گیرد که به نحوی ورودی های سازماندهی معنایی به طور عام و شناخت ساختار هویتی شهر به طور خاص را فراهم می سازند . (معنای محیط ساخته شده -ص 195 )تمامی این عوامل برای راپاپورت به طور همزمان مهم اند و آنها را در تقویت و تضعیف یکدیگر بسیار مهم در نظر می گیرد اما به جهت مطالعه دقیق و روش تحلیلی خود ، آن ها را از یکدیگر تفکیک می نماید .
اهمیت معنا :
• سوال اولیه که در خصوص معنی محیط مصنوع وجود دارد نحوه و اساس عکس العمل مردم در مقابل محیطهای بومیشان است. از طریق توصیفات کلامی استفاده کنندگان از فضا، تا حد زیادی میتوان به نکات و معنای مورد توجه آنان پی برد. مردم تصور واحدی نسبت به فضا و شهر اطراف خود ندارند و هر یک به نحوی محیط را درک کرده و برای هر بخش معنای خاصی متصورند.
• در نگاه اول معنا و عملكرد منطبق با يكديگر به نظر ميرسد، اما معنا وراي عملكرد فضاست. هر عملكرد به چهار قسمت قابل تحليل است : )معنای محیط ساخته شده- ص 10 )
• ۱. فعاليت محض
• ۲. راه خاص انجام آن
• ۳. فعاليتهاي اضافي و مرتبط يا تداعي كنندهاي كه جزئي از سيستم ميشوند.
• ۴. معني فعاليت
• تفاوت در سه گونه آخر باعث شكل گيري تفاوت در فرمها، موفقيت طرحها و ملاك قضاوت آنها است.
• دو نوع دريافت متفاوت معنا وجود دارد. معناي دريافت شده از محيط توسط استفادهكنندگان و طراحان. براستي كدام معنا داراي اهميت بيشتري است؟ در طرح موفق بين ادراك طراح و مخاطبان او تعادلي وجود دارد. تفاوتهاي فرهنگي باعث دريافت معناهاي متفاوت از يك محيط ميگردد.
• در تحقيق راپاپورت براي دريافت معناي استفادهكنندگان كه غالبا افراد عامه هستند، از مطالب نشريات غيرحرفهاي كه منعكس كننده نظر آنها است استفاده شده است. اكثر مردم تمايل به ايجاد تغييرات كوچك در نماي ساختمان و مبلمان متناسب با سليقه خود بودند. اين تغييرات منجر به شكل گيري فضايي ميشود كه از نظر معماران (به خصوص معماران مدرن) فوق العاده بينظم و آشفته و فاقد هر گونه معنا است.
کتاب « معنای محیط ساخته شده از جمله کتاب های معروف اموس راپاپورت است که به گونه ای آشکار صورت بندی نشانه شناختی آرای او را نشان می دهد . اگر چه او خود در این کتاب به کار گیری نشانه شناسی را در فضای شهری به دلیل انتزاعی بودن وداشتن اصطلاحات فنی و پیچیده قابل نقد می داند ، با وجود این تأکید وی بر معنا که با هدف نشانه شناسی ( علمی که در درجه اول با ایجاد معنا سر و کار دارد ) منطبق است، تفکر او را زیر پوشش این نظریه قرار می دهد و می توان چنین خوانشی را از آرای او داشت . به گمان راپاپورت معنا را می توان در سه سطح طبقه بندی کرد: 1- سطح بالای معنا که با معانی مرتبط با کیهان شناسی ، طرح واره های شناختی ، جهان بینی ها و سیستم های فلسفی و ... مرتبط است .2-سطح میانی که معانی همچون هویت ، موقعیت ، توانگری ، ثروتمندی ، قدرت و ... و در سطحی انتزاعی تر زمینه های ابزاری همچون فعالیت ها ، رفتار ها و چیدمان ها را در بر می گیرد . 3- و سرانجام سطح پایین معنا که شامل معانی ابزاری ، نشانه های مادی برای تعیین کاربردهای هر یک از چیدمان ها و بنابراین بیان کننده موقعیت اجتماعی ، رفتار های مورد انتظار ، حریم خصوصی ، میزان نفوذ و ... می شود .
در این سه سطح میزان انتزاع از بالا به پایین کاسته می شود و به عقیده او معانی سطح اول و همچنین سطح پایین در بررسی محیط مصنوع از اهمیت کمتری برخوردارخواهند بود . دلیل این امر آن است که در سطح بالا اکثر معانی محیط تمایل به آشکار نشدن دارند و معانی سطح سوم نیز به راحتی می توانند رمزگشایی شوند . لذا در این سه سطح راپاپورت معنای سطح دوم و یا به عبارتی سطح میانه را مهم تلقی می کند و آن را ورودی با اهمیتی جهت شناخت محیط ساخته شده در نظر می گیرد . او در میان معانی که در این سه سطح وجود دارند به هویت توجه ویژه ای دارد و در را بطه با این موضوع در همین کتاب بیان می کند : " جنبه های معنای محیط اصلی و مر کزی است ، به طوریکه از محیط کالبدی ، پوشاک ، مبلمان ، ساختمان ها ؛ باغ ها ، خیابان ها ، واحدهای همسایگی { محله ها } و از این قبیل در ایجاد هویت گروهی و در با فرهنگ کردن کودکان استفاده می شود ." در نتیجه این مباحث او معتقد است ، فضای شهری خاصیت تداعی کننده و ادراکی دارد و از این رو نه تنها در تشخیص هویت مکان به ما کمک می کند بلکه راه هایی را برای ایجاد هویت اجتماعی گروه مورد مطالعه فراهم می سازد . سوال اصلی راپاپورت در تمام مباحث کتاب آن است که از چه طریق و بر چه اساسی ، مردم در مقابل محیط زیست شان عکس العمل نشان می دهند ؟ محیط شان را چگونه می بینند ؟ چطور احساس می کنند و در مورد آن به چه علاقه مندند . به عقیده او مردم نسبت به محیط زیست شان با واژه هایی به صورت معنایی که محیط پیرامون برایشان دارد ، واکنش نشان می دهند . بنابراین معانی در مردم است و نه در اشیا و یا چیزها . (معنای محیط ساخته شده - ص14 )در اینجا تأکید راپاپورت بر جستجوی معنا در کنشگران محیط مصنوع از یکسو و ملاحظه معنا به عنوان قراردادی اجتماعی با قابل انتقال بودن از طریق شکل شهر در فرایند قرار داد اجتماعی و زمینه فرهنگی از سوی دیگر موجب شده رویکرد وی با رویکرد امیک در انسان شناسی که تقلیل حتی الامکان ذهنیت پژوهشگر در جریان تحقیق است ، منطبق باشد
لذا راپاپورت از یک چشم انداز بیشتر نظری معنای محیط را به شیوه «استفاده از مدل هایی بر اساس ارتباط غیر کلامی که از انسان شناسی ، روان شناسی و اخلاق شناسی گرفته شده بررسی می کند . او خود در سراسر کتاب به طور پراکنده بیان می کند ،امتیاز اصلی این رویکرد بر خلاف رویکردهایی چون نمادشناسی و نشانه شناسی:1- عینی و منعطف بودن ،2- آسان و منطقی بودن 3- قابل استفاده و به راحتی قابل انتقال از طریق دانشجویان و متخصصین ، 4- میسر ساختن تعبیر بسیاری از مطالعات انجام شده در این محتوا و 5-از همه مهمتر انسانی بودن این رویکرد با توجه به همه تولیدات فرهنگ انسانی می باشد .
در این کتاب تأکید راپاپورت بر رفتار جهت به دست آوردن معنا موجب شده استفاده از این رویکرد از طریق مشاهده مستقیم در محیط ها و نظام ها ، مشاهده علائم موجود در آنها و چگونگی تعبیرشان توسط استفاده کنندگان و پژوهشگران امکان پذیر باشد . در راستای این برنامه او جهت عینی ساختن نظرات خود از موضوعاتی که توسط ادوارد تی هال وام گرفته یعنی عناصر ثابت ، نیمه ثابت و متحرک استفاده می کند (معنای محیط ساخته شده - ص 94 ) که در آنها می توان به آسانی فضاهای شهری ،ساختمان ها، مبلمان و صحنه های گرافیکی شهر و مردم ساکن در چنین صحنه هایی را به راحتی مطالعه کرد . توجه راپاپورت به این عناصر حاکی از آن است که او سازمان دهی معنایی را متأثر از سازماندهی فضایی ، زمانی و ارتباطی در نظر می گیرد که به نحوی ورودی های سازماندهی معنایی به طور عام و شناخت ساختار هویتی شهر به طور خاص را فراهم می سازند . (معنای محیط ساخته شده -ص 195 )تمامی این عوامل برای راپاپورت به طور همزمان مهم اند و آنها را در تقویت و تضعیف یکدیگر بسیار مهم در نظر می گیرد اما به جهت مطالعه دقیق و روش تحلیلی خود ، آن ها را از یکدیگر تفکیک می نماید .
اهمیت معنا :
• سوال اولیه که در خصوص معنی محیط مصنوع وجود دارد نحوه و اساس عکس العمل مردم در مقابل محیطهای بومیشان است. از طریق توصیفات کلامی استفاده کنندگان از فضا، تا حد زیادی میتوان به نکات و معنای مورد توجه آنان پی برد. مردم تصور واحدی نسبت به فضا و شهر اطراف خود ندارند و هر یک به نحوی محیط را درک کرده و برای هر بخش معنای خاصی متصورند.
• در نگاه اول معنا و عملكرد منطبق با يكديگر به نظر ميرسد، اما معنا وراي عملكرد فضاست. هر عملكرد به چهار قسمت قابل تحليل است : )معنای محیط ساخته شده- ص 10 )
• ۱. فعاليت محض
• ۲. راه خاص انجام آن
• ۳. فعاليتهاي اضافي و مرتبط يا تداعي كنندهاي كه جزئي از سيستم ميشوند.
• ۴. معني فعاليت
• تفاوت در سه گونه آخر باعث شكل گيري تفاوت در فرمها، موفقيت طرحها و ملاك قضاوت آنها است.
• دو نوع دريافت متفاوت معنا وجود دارد. معناي دريافت شده از محيط توسط استفادهكنندگان و طراحان. براستي كدام معنا داراي اهميت بيشتري است؟ در طرح موفق بين ادراك طراح و مخاطبان او تعادلي وجود دارد. تفاوتهاي فرهنگي باعث دريافت معناهاي متفاوت از يك محيط ميگردد.
• در تحقيق راپاپورت براي دريافت معناي استفادهكنندگان كه غالبا افراد عامه هستند، از مطالب نشريات غيرحرفهاي كه منعكس كننده نظر آنها است استفاده شده است. اكثر مردم تمايل به ايجاد تغييرات كوچك در نماي ساختمان و مبلمان متناسب با سليقه خود بودند. اين تغييرات منجر به شكل گيري فضايي ميشود كه از نظر معماران (به خصوص معماران مدرن) فوق العاده بينظم و آشفته و فاقد هر گونه معنا است.
|